
مردم آلمان ساعت نه شب ۱۸ مارس پشت پنجرهها و بالکنهایشان در همبستگی با کادر درمانی بیمارستانها دست زدند و از زحمات آنها در این دوران دشوار شیوع کرونا قدردانی کردند. فراخوانی که ترجمهاش را میخوانید دعوتیست برای همبستگی و همدستی در مبارزهای که پیش روی سیستم درمانی ماست:
#مابرایشمادستمیزنیم
#ماهمراهشمامیجنگیم
در حال حاضر بسیاری پشت پنجرهها و بالکنهایشان در همبستگی با کسانی دست میزنند که هماکنون برای تضمین ارائهي مراقبتهای پزشکی تا سر حد توان و امکانات کار میکنند.
ما از این همبستگی نوظهور استقبال میکنیم اما نمیخواهیم بی مداخله از کنارش بگذریم؛ چرا که کارکنان بخش سلامت سالهاست که برای تغییرِ نابهسامانیهای آشکار در سیستم سلامت میجنگند [1] [2] [3]:
ما سالهاست که شاهد بسته شدن بیمارستانهای دولتی هستیم[4] و تعداد تختهای موجود دائما در حال کاهش است[5]. سالهاست که تعداد پرستاران و کادر خدماتی به طرز چشمگیری تقلیل یافته است. اخیرا تعداد پرستار بیشتری دوباره استخدام شدهاند. با این حال از آنجا که همزمان تعداد بیماران در کلینیکها نیز افزایش یافته است، نسبت پرستاران به بیماران همچنان روند نزولی داشته است[6]. کسری کادر خدماتی نه تنها خود را در حجم بسیار زیاد کاری[7] بلکه در نقص فاجعهبارِ بهداشت نمایان میکند[8]. این همه چطور اتفاق افتاده است؟ همهی این تغییرات در بستر کلی روندی قرار دارد که به شکل فزایندهای در آن هر فرد به تنهایی باید مراقب خودش باشد و دولت رفاه به عنوان یک مدل مراقبت و رفاهِ جمعی دائما تحلیل میرود[9]؛ و حالا این سرنوشت محتوم ماست در وضعیتی که هر بیمارستان، هر پرستار و هر کادر خدماتی در آن اهمیت دارد.
در حال حاضر شاهد آنیم که در بیمارستانهای خصوصی چطور بهرغم بحران کرونا، عملهای جراحی که میتوانند به تعویق بیفتند، کماکان انجام میشوند؛ میبینیم که چطور بیمارانی که وضعیت حادی ندارند همچنان بستری شده و تحت درمان قرار میگیرند – تجارت به روال معمول جریان دارد [10]. این بدان معنیست که این بیمارستانها از زیر بار مسئولیت اجتماعی خود شانه خالی کرده و وظایف مراقبتی خود را انجام نمیدهند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ در یک سیستم درمانی که به شکل فزایندهای در حال خصوصی شدن است، منافع اقتصادی اغلب به رانهی اصلی تصمیمگیریها بدل میشود و درمان و مراقبتِ مناسب، اهمیت ثانوی مییابد [11] [12]. حالا این سرنوشت محتوم ماست در وضعیتی که مراقبتهای پزشکی بیش از گذشته به سر حد توان خود رسیدهاند.
ما شاهد آنیم که چطور پس از بحران مالی، سیستمهای درمانی در کشورهای جنوب اروپا به شکل سیستماتیک تضعیف شدهاند و در هزینههایشان صرفهجویی شده است [13] [14]. این روند نتیجهی تحمیل سیاستهای ریاضت اقتصادی ست که با مداخلهی موثر آلمان اعمال شدهاند. سیستم سلامت دقیقا در این کشورها در مواجهه با بحران کرونا در حال فروپاشی ست. چطور مراقبتهای بهداشتی به همین زودی قربانی سیاستهای ریاضتی شدهاند؟ چطور ممکن است که این کشورها زیر بار این بحران تنها گذاشته شوند؟ آنچه اتفاق میافتد نتیجهی منطقی روندی ست که از یک طرف مقولهی سلامت، مانند سایر کالاهای عمومی، به شکل روز افزونی موضوعِ ملاحظات مالی قرار میگیرد و از طرف دیگر، مسئولیت بینالمللی به نفع منافع ملی مورد غفلت واقع میشود. حالا این سرنوشت محتوم ماست، در وضعیتی که ویروس پشت مرزها، آنجایی که سیستم سلامت از همه ضعیفتر است و بیش از همیشه مورد نیاز است، متوقف نمیشود.
نقصهای ساختاری مستلزم اقدامات جمعیاند: به ویژه در زمانهی بحران بیش از هر وقت دیگری، درک این نکته ضروریست است که آلترناتیوی برای این سیستم وجود دارد. ما ناتوان نیستیم. ما برای کادر بهداشت و درمان دست میزنیم و همراه آنان می جنگیم:
… برای یک سیستم سلامت که معطوف به نیازمندیهاست و نه منافع اقتصادی.
… برای بیمارستانهایی که به عموم تعلق دارند و دیگر خصوصی نیستند.
… برای همبستگی بینالمللی به منظور مواجهه با چالشهای جهانیِ سلامت، تا حق عمومیِ سلامتی دیگر هرگز موضوع چانهزنی نباشد.
این متن را به اشتراک بگذارید، خودتان بنر درست کنید، طومار بنویسید و امضا کنید [15] [16] [17]، خود را در مجموعههای موجود سازمان دهید یا سازمانی بر پا کنید. بیایید واقعا با انسانهایی که در سیستم درمانی مشغولاند همبسته باشیم!
سالم بمانید! همبسته بمانید!